کد مطلب:231280 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:201

غیبت امام
در زمینه ی غیبت امام عصر علیه السلام مطالب فراوانی در روایات حضرت رضا علیه السلام به چشم می خورد، از جمله آن حضرت می فرمایند:

«و هو صاحب الغیبة قبل خروجه». [1] .

او (امام عصر علیه السلام) قبل از ظهور، غیبتی خواهد داشت.

دوران غیبت دارای دو مرحله است:

غیبت صغری: كه از زمان شهادت امام عسكری علیه السلام آغاز شد و تا زمان وفات علی بن محمد سمری آخرین نایب خاص آن حضرت در سال 329 هجری ادامه یافت و حدود هفتاد سال طول كشید.

اما غیبت كبری: پس از غیبت صغری شروع شده و بر طبق فرمایش علی بن موسی الرضا علیه السلام تا زمانی كه خدای -تبارك و تعالی- مصلحت بداند ادامه خواهد داشت:

«یغیبه الله فی ستره ما شاء». [2] .

اما غیبت امام مهدی علیه السلام چه حكمت و فلسفه ای دارد؟ چرا آن حضرت مانند دیگر امامان در میان مردم آشكارا زندگی نكرد؟

در پاسخ به این پرسش می گوییم: اگر از نظر رخدادها و حوادث



[ صفحه 109]



طبیعی و عادی به این حادثه نظر نماییم و به دنبال توجیه و چرایی این امر حركت كنیم، به این نتیجه می رسیم كه با فشارهای روزافزون «عباسیان» بر بنی فاطمه و امامان معصوم علیهم السلام، غیبت و اختفای امام مهدی علیه السلام امری سنجیده و حساب شده، و بازتابی از آن سیاست رو به فزونی دشمنی با امامان علیهم السلام است.

به عبارت روشن تر، امامان علیهم السلام در برابر این سیاست عباسیان از تاكتیك اختفا و غیبت یاری گرفته بودند، تا وجود مقدس امام مهدی علیه السلام از گزند حوادث زمان مصون و محفوظ بماند و در فرصت مناسب به میان مردم آید و مردم از وجود مقدس آن حضرت بهره مند گردند.

فشارهای سیاسی كه از زمان امام جواد علیه السلام بر امامان معصوم وارد می شد، مرتبا افزایش می یافت، این فشارهای رو به افزایش موجب شد كه فعالیتهای امام یازدهم علیه السلام به حداقل برسد تا جایی كه زمینه مساعد برای رهبریهای امام مهدی علیه السلام به حداقل برسد تا جایی كه زمینه مساعد برای رهبریهای امام مهدی علیه السلام فراهم نگردید. در این هنگام خواست و مشیت خداوند به غیبت امام زمان علیه السلام تعلق گرفت.

دكتر «جاسم حسین» در این باره می نویسد: «مقامات حكومت عباسی خواستار ایجاد محدودیت در فعالیتهای ائمه علیهم السلام بودند، از این رو آنان را به دربار خود می بردند و تحت نظر می گرفتند تا آنكه دیگر نتوانند فعالیتهای خود را در میان پیروان خویش انجام دهند.

محدودیتهایی كه از زمان حضرت رضا علیه السلام بر ائمه علیه السلام تحمیل شد، تا زمان امام یازدهم، حضرت عسكری علیه السلام ادامه یافت در نتیجه



[ صفحه 110]



ائمه علیهم السلام نیز سیاستی اتخاذ كردند تا آخرین وصی خود را از شرایط مشابه مصون دارند.

امامان به این نتیجه رسیدند كه پسر امام یازدهم علیه السلام از چشمان «عباسیان» پنهان شود تا بتواند فعالیتهای خود را ناشناخته به انجام رساند، تا اینجا احادیثی كه وجود امام را پیش بینی می كند كه از نظرها پنهان باشد و سیاستهای خود را در خفا، در میان پیروان خویش به مورد اجرا خواهد گذاشت را ترویج و نقل می كردند. این امام دوازدهمین امام است. چنین اقداماتی از پیش صورت می گرفت، تا «امامیه» را به قبول سفیران به عنوان واسطه های ائمه علیهم السلام آماده سازد». [3] .

همین تفسیر و فلسفه غیبت كه از زبان «جاسم حسین» بیان شد، در روایات اسلامی نیز به گونه ای دیگر بیان شده است و امامان معصوم بر آن تأكید كرده اند كه به برخی از آنها در ذیل اشاره می گردد:

اول: نداشتن بیعت ستمگران

در برخی از روایات آمده است: علت و حكمت غیبت امام مهدی علیه السلام این است كه آن حضرت با وجود غیبت از یوغ بیعت با طاغوت های زمان آزاد می شود و تعهد و بیعت با هیچ حاكمی را بر عهده ندارد. از جمله در روایتی از علت غیبت امام عصر علیه السلام سؤال شد، حضرت رضا علیه السلام فرمودند:



[ صفحه 111]



«... لئلا یكون فی عنقه لأحد بیعة اذا قام بالسیف». [4] .

زیرا وقتی حضرت مهدی با شمشیر قیام فرماید، بیعت هیچ كس بر گردن او نباشد.

دوم: امتحان و غربال انسان های صالح

در روایات بسیاری، حكمت غیبت حضرت ولی عصر علیه السلام، غربال شدن انسان های صالح و آزمایش مردم مطرح گردیده است.

در روایتی، صفوان بن یحیی از حضرت رضا علیه السلام نقل می كند كه:

«و الله لا یكون ما تمدون الیه أعینكم حتی تمحصوا و تمیزوا و حتی لا یبقی منكم الا الأندر فالأندر». [5] .

به خدا قسم آنچه شما منتظر و چشم به راه آن هستید واقع نخواهد شد تا پاكسازی و جداسازی شوید و نماند از شما مگر هر چه كمتر و كمتر.

حضرت رضا در ادامه روایت به این آیه استشهاد می فرمایند:

(أحسب الناس أن یتركوا أن یقولوا آمنا و هم لا یفتنون). [6] .

سوم: سری از اسرار الاهی

غیبت امام عصر علیه السلام از اسرار الاهی بوده كه حكمت آن بر بندگان



[ صفحه 112]



مخفی و پوشیده است. و تنها بعد از آن كه ظهور حضرت فرا رسد، روشن خواهد شد.

امام صادق علیه السلام می فرماید:

«حكمت غیبت مهدی علیه السلام همان حكمتی است كه در غیبت پیامبران و حجج الاهی پیشین وجود داشته است. این غیبت امری از امور الاهی و سری از اسرار خدائی و رازی از رازهای ربانی است. ما وقتی می دانیم كه خدای عزوجل حكیم است تصدیق می كنیم كه همه ی كارهای او از روی حكمت است، اگر چه آن حكمت و مصلحت را خود تشخیص ندهیم و به راز آن پی نبریم. [7] .

چهارم: حفظ جان امام مهدی علیه السلام

خداوند به وسیله ی غیبت امام دوازدهم علیه السلام جانش را از شر دشمنان حفظ نموده است، اگر مسأله غیبت امام مهدی علیه السلام مطرح نبود، «معتمد» عباسی كه به خون آن حضرت تشنه بود، مانند پدران بزرگوار آن حضرت، امام مهدی علیه السلام را نیز شهید می كرد و زمین از حجت خداوند خالی می شد.

پنجم: ستم پیشه بودن انسان ها

علی علیه السلام در مسجد كوفه می فرمود، «زمین از حجت الاهی خالی نمی ماند، ولی خداوند به دلیل ستم پیشه بودن و زیاده روی انسان ها،



[ صفحه 113]



آنان را از وجود «حجت» خود محروم می سازد. [8] .

ششم: آمادگی جهانی

قطعا برای ظهور حضرت مهدی علیه السلام به عنوان «خاتم الاوصیاء» و منجی جهان بشریت و كسی كه در كره ی زمین دین اسلام را بر تمامی دین ها پیروز بگرداند، زمینه و آمادگی جهانی لازم است. از این رو، جهان باید زمینه ی این پذیرش را داشته باشد تا این هدف محقق شود. بنابراین، می توان فقدان آمادگی جهان را یكی از فلسفه ها و حكمت های غیبت امام مهدی علیه السلام برشمرد.



[ صفحه 115]




[1] بحارالانوار، ج 52، ص 322، ح 29.

[2] همان، ح 30.

[3] تاريخ سياسي غيبت امام دوازدهم عليه السلام، ص 215.

[4] بحارالانوار، ج 51، ص 152.

[5] غيبت نعماني، باب 12، ح 15.

[6] عنكبوت (29)2. «آيا مردم گمان مي كنند همين كه گفتند ايمان آورده ايم به حال خود رها مي شوند و امتحان نمي گردند؟».

[7] بحارالانوار، ج 52، ص 91.

[8] الغيبه نعمائي، ص 141.